English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (7269 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clustered devices U دستگاههای گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clustered U گردامده
clustered U دورهم جمع شده
clustered U خوشهای
devices U PRN برای پورت چاپگر
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices U وسیله جانبی
devices U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
devices U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
devices U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
devices U ماشین یا وسیله کارا
devices U دستگاه
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U ضامن
devices U وسیله
devices U ابزار
devices U اسباب
devices U شعار دستگاه
devices U اختراع
devices U تمهید
devices U شیوه
devices U عامل
devices U خارضامن
devices U چاشنی
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U حیله
devices U الت
devices U دستگاه اسباب وسیله
devices U تجهیزات
devices U اپارات
devices U فزاره
output devices U شیوههایتولید
communication devices U ماشینمرتبط
thermal devices U ابزارهای حرارتی
photoelectric devices U دستگاههای فتوالکتریکی
input devices U ابزارخروجی
self synchronous devices U دستگاههای همگرد
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
data storage devices U ابزارذخیرهاطلاعات
labor saving devices U ابزارهای کاراندوز
selsyn devices synchro U دستگاههای همگرد
Recent search history Forum search
1filter-based devices
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
0device tree blob
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com